یکشنبه, 20 آبان 1403-
بهمن کشاورز : راههای پیشگیری از کودک آزاری
- توضیحات
دیده بان هشتم : در زمينه پيشگيري از کودک آزاری مشكلي كه وجود دارد در زمينه تمامي جرايم است؛ هرچند كه يكي از وظايف قوه قضاييه پيشگيري از جرم است اما عملا به علت اشكالات موجود، كمبود امكانات، اوضاع فرهنگي و ... گمان اين است كه در زمينه پيشگيري در هيچ زمينهاي از جمله بحث كودك آزاري و رفتار با كودكان موفق نبوديم.
در بعد فرهنگي وقتي در قانون مدني و قانون مجازات اسلامي گفته شده است كه تنبيه اطفال در حد متعارف مجاز است - هرچند آنچه در قانون حمايت از كودكان و نوجوانان سال 1381 آمده عموم و اطلاق متعارف را تا حدی تخصيص داده است زيرا صحبت از ضایعات رواني و فكري كودكان ميكند - لاجرم چون معيار متعارف بودن و عرف بدوا خودمان هستيم و بعد از ارتكاب عمل هم معيار سنجش عرف قاضي خواهد بود، ناچار اين امر سليقهاي ميشود.
ممكن است افرادي در برخي فرهنگهاي محلي به خودشان اجازه دهند كه تعرض شديدي به كودكانشان بكنند با اين عنوان كه ما قصد تنبيه كودك را داريم. در قدم اول بايد اين موضوع را حل کرد و معيار حد متعارف تنبيه كودك در قانون مشخص شود
از جانب مسئولان بهزيستي بارها مطرح شده که حتي در مواردي که ما از موردی مطلع ميشويم و تيممان را ميفرستيم عملا حق ورود به محلي که کودک در آن در حال آزار و اذيت شدن است نداريم .
البته اين در بدو امر با اصول قضايي هم سازگار است. لاجرم اينها نميتوانند وارد محلي شوند كه احتمال كودك آزاري در آن هست. بچهاي را كتك ميزنند صدايش هم ميآيد ولي تيم نميتواند وارد شود. در مورد اين قسمت از نظر قضايي ميتوان برخورد كرد به اين ترتيب كه مثلا يك معاونت خاص دادستاني تهران يا همه شهرستانها براي اين مورد وجود داشته باشد كه بتواند بلافاصله تصميم قضايي بگيرد و دستور ورود بدهد و ساير قضايا پشت سر آن مطرح شود.
در مدارس و كودكستانهاي همه جاي دنيا به بچههاي كوچك آموزش ميدهند به محض اينكه كسي طرف شما آمد، با شماره 911 تماس بگيريد. ما هم ميتوانيم اين آموزشها را به بچهها بدهيم. پيشگيري بايد از سوي آموزش و پرورش و بهزيستي انجام شود البته از طريق فرهنگسازي و تغییر رفتار والدین و آموزگاران هم ممکن است كه ميتواند راه حل طولاني و پيچيدهاي باشد.
شناسايي و پيگيري موارد كودكآزاري در قوانين نيز تاحدود زيادي مستلزم آموزش به خود كودكان است . يعني بايد در مدارس اين آموزشها به كودكان داده و به آنها گفته شود كه اگر كسي دست روي شما بلند كرد با شماره 110 یا 123 تماس بگيريد. شايد 110 اختيارات بيشتري در اين زمينه داشته باشد و شايد از طريق دخالت دادستان و پليس 110 بتوان با اين مساله برخورد كرد.
نکته ديگر اين است که اگر ما از چيزي مطلع ميشويم مثلاً در خيابان ميبينيم كه بچهاي را ميزنند بياعتنا از كنار آن نگذريم. حتي اگر پدر يا برادرش اين کار را بکند زيرا معمولا وقتي كتك زده ميشود از حدي كه پوست قرمز شود فراتر ميرود که این خلاف شرع است . بگذریم که با توجه به قانون حمایت از کودکان و نوجوانان حتی تعرض زبانی هم غیر قابل قبول است . پس بايد در جامعه نسبت به کودک آزاري حساسيت ايجاد شود.
گروهی از افراد جامعه هستند که در حد اقتضاء و متناسب با شغلشان احتمال برخورد بيشتري با موارد کودک آزاری را دارند مثل بيمارستانها، پزشکان، مسئولان مدارس، شبانهروزيها و امثال آن. افرادي كه در چنين مكانهايي مشغول كار هستند بايد ملزم شوند كه موارد كودك آزاري را اعلام كنند و اگر نكردند - همچنان كه اگر مديري در ابواب جمعياش اتفاقي افتاد و اطلاع نداد خودش مجرم و قابل تعقيب است- بايد براي آنها مجازات تعيين شود یعنی اگر كسي مطلع شد و ثابت شد مطلع بوده و اطلاع نداده قابل مجازات باشد. اين مجموعه شايد به نوعي از باب اطلاع رساني و كشف كمكي كند.
برخي اوقات با توجه به اينكه كنترلي روي تعداد فرزنداني كه شخصي ميتواند داشته باشد نيست، حالتي پيش ميآيد كه بدون ترديد، پدر و مادر لياقت بزرگ کردن بچه را ندارند ولو اينكه كودكآزاري هم نكرده باشند مثلا گاهي پدر و مادر هر دو معتادند يا از نظر روحي و رواني مشكلاتي دارند.
بايد يك ضابطه قانوني وجود داشته باشد كه عليرغم هزينههاي موجود، بتوان كودكان اين خانوادهها را که لیاقت نگهداری ندارند از آنها گرفت و از محيط پر خطر دور كرد و به سازمان یا فردی داد كه اينها را بزرگ كند.
بنده هم شنيدهام که ميگويند محيط خانواده از هر نظر براي كودك بهتر است اما محيط خانواده در بسياري از موارد سم است. بايد تدبيري اندیشيد ، مشابه بيمهاي كه براي خانمهاي خانهدار ميتوان برقرار کرد به نحوی که اجتماع وظيفه بزرگ كردن اين کودکان را برعهده بگيرد. ولو اينكه كار سختي است اما از بودن با چنين پدر و مادري كه بعدها هزاران فساد از آن در ميآيد بهتر خواهد بود.