پنج شنبه, 29 شهریور 1403-
یک بام و دو هوای حقوق بشر !!
- توضیحات
دیده بان هشتم : دکتر حسین کنعانی مقدم : روز دهم دسامبر هر سال، از سوی یونسکو (سازمان علمی، فرهنگی و تربیتی ملل متحد) «روز جهانی حقوق بشر» نامگرفته است که به مناسبت این روز، فعالان، نویسندگان و گروههای مدافع حقوق بشر در سراسر دنیا مواضع خود را تبیین و تشریح مینمایند. در کشور ما نیز «ستاد حقوق بشر قوه قضائیه» بیانیهای را به همین مناسبت منتشر کرد و به موارد متعدد نقض حقوق بشر در جهان و منطقه با عاملیت نظام سلطه و استانداردهای دوگانه حقوق بشری غرب در این خصوص اشاره نمود که این نوشته تلاش میکند از میان کارنامه سیاه مدعیان حقوق بشر مندرج در این بیانیه، به برخی از نمرات غیرقابلقبول منادیان حمایت از حقوق انسانها بپردازد.
1. در بند یازدهم بیانیه ستاد حقوق بشر، به «استفاده ابزاری از موضوع حقوق بشر» و «سوءاستفاده استکبار» از این مقوله اشارهشده است. بر این اساس باید گفت که سازوکار ظالمانه و غیرانسانی حاکم بر دنیای امروز، این حقیقت را برای همه روشن ساخته است که اساساً حقوق بشر و مباحث موازی در این حوزه، عمدتاً بهعنوان ابزاری برای بسط و توسعه حاکمیت استکباری در سراسر جهان تبدیلشده است. به لحاظ مبنایی آنچه بیش هر چیز، زاویه نگاه غرب به حقوق انسانی را دستخوش تغییر کرده، منافع بلند و کوتاهمدت آنان به تحولات منطقه و جهان است، بهگونهای که زیر پا گذاشتن ابتداییترین و پیشپاافتادهترین مبانی حقوق بشر، چنانچه در مدار منافع آمریکا و غرب تعریف شود، از حمایت منظومه نظام لیبرالیسم برخوردار بوده و در همین راستا اگر سهمگینترین لطمات به جان و مال و ناموس انسانهای مظلوم در چارچوب هژمونی غربی وارد گردد، نهتنها نقض حقوق بشر به شمار نمیآید بلکه با زیباترین عناوین ارزشی از آن یاد میشود.
2. در بند سوم این بیانیه، به بحث «حق حیات» اشارهشده است. شکی نیست که بدیهیترین حق هر بشری، حق حراست و صیانت از حیات وی است اما همین حق، در سایه تعریف جهانبینی منفعتطلبانه، میتواند اعطا و یا سلب شود. کشورهای غربی به روایت آمارها، بزرگترین و اولین ناقضان این حق از بشریت هستند. اعداد و ارقام جانباختگان ناشی از آتشافروزیهای غرب و آمریکا طی یک قرن گذشته، بهگونهای است که عرق شرم را به پیشانی تاریخ مینشاند و هر دلیل و برهانی را از توجیه قتل صدها میلیون نفر انسان بیگناه، ناکارآمد میکند. تنها بهعنوان یک نمونه، سبعیت اروپا و آمریکای بهاصطلاح متمدن در دو جنگ جهانی اول و دوم، نزدیک به صد میلیون نفر انسان را به کام مرگ کشید و نظیر این تراژدی در روزگار ما در عراق و افغانستان، حق حیات را از قریب به نیم میلیون نفر، سلب کرد. به این آمار باید تعداد کشتهشدگان جنایتهایی همچون هیروشیما و ناکازاکی، جنگ ویتنام، جنگهای آفریقا در دوران آپارتاید و استعمار و جنگهای داخلی حاصل از فتنهانگیزیها در عراق، سوریه، یمن، بحرین و لیبی را افزود.
حق حیات، رکن رکین دیگر ستونهای حقوق بشری است و با نادیده گرفتن آن و قتلعام انسانهای بیگناه، دم زدن از سایر اقسام حقوق بشر هم بیمعنا خواهد بود وگرنه میتوان از دیگر موارد نقض سیستماتیک و گسترده حقوق بشر توسط دروغگویان غربی نظیر نقض صریح حق تعیین سرنوشت ملتها، نقض مستقیم و غیرمستقیم حقوق اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ابناء بشر، نقض حق کشورها در توسعه بر اساس الگوی بومی و منطقهای، نقض حق بهرهمندی از محیطزیست و ... پروندهای قطور تشکیل داد.
3. مسئله استانداردهای دوگانه حقوق بشری، نکته دیگری است که در بند دهم بیانیه به آن پرداختهشده که حقیقتاً معضل فعلی جهان امروز، همین استانداردهای دوگانه است. کشتار فلسطینیان بیگناه به سبب اینکه عامل قتلعام آنها رژیم صهیونیستی و از متحدین راهبردی آمریکاست، «دفاع از خود» اما مقابله گروههای مقاومت لبنان و فلسطین با حملات ارتش کودک کش صهیونیستی، تروریسم نامگذاری شده و ایران اسلامی به سبب حمایت از آنها، حامی تروریسم معرفی میشود! حمله تروریستی به دفتر مجله «شارلی ابدو» و بمبگذاری و تیراندازی در پاریس، باعث برگزاری راهپیمایی همبستگی علیه تروریسم در فرانسه و حضور سران کشورهای جهان در آن میشود اما خبری از ابراز همدردی و انزجار دنیای غرب از انفجارهای انتحاری در الکراده و حله عراق، ضاحیه لبنان و کشتار شیعیان نیجریه به گوش نمیرسد. کشتار مردم عراق و سوریه توسط داعش تا زمانی که بهنظام سلطه آسیبی نرساند، مصداق تروریسم نیست اما همینکه خبرنگاران غربی احساس ترس کنند، لقب «بدترین نوع تروریسم» را به خود میگیرد و به بهانه آن، حریم کشورهای مستقل نقض میشود. رژیمهای کودک کش و قرونوسطایی منطقه که بویی از حقوق بشر نبردهاند، از حمایت همهجانبه آمریکا و غرب برخوردارند اما دولتهای مستقل و مخالف هژمونی نظام سلطه مانند ایران اسلامی باوجود کارنامهای شفاف در این زمینه، در گروه ناقضان حقوق بشر قرار میگیرند!
4. مسئله حقوق بشر بهطور مستمر از موارد اتهام جمهوری اسلامی ایران بوده و هست، بهعنوان سناریوی همیشگی غرب برای پروندهسازی علیه جمهوری اسلامی ایران تبدیلشده و در دستور کار نهادهای به اصطلاح حقوق بشری بینالمللی قرار دارد. غرب به رهبری آمریکا میکوشد با مستمسک قرار دادن گزارشات ویژه شورای حقوق بشر، بازرسان ویژه یا صدور قطعنامههای ضدایرانی در نهادهای حقوق بشری، کماکان فشارهای سیاسی خود علیه ایران اسلامی را تداوم بخشیده و از جمهوری اسلامی ایران چهرهای ضدبشری ترسیم کند. این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران، بر اساس مکتب اسلام و اصول قانون اساسی، در جهت ارتقای حقوق بشر، تلاشهای فراوانی انجام داده اما هنوز در این نهادهای داعیهدار حقوق بشر، مواضع مغرضانه و جانبدارانه نسبت به جمهوری اسلامی ایران، اتخاذ میشود که این نکته در بند نهم بیانیه با اشاره به نسخه دموکراسی غربی و ایرانی، موردتوجه قرارگرفته است.
تصریح رهبر بصیر انقلاب در خصوص چشمپوشی غرب از جنایتها علیه حقوق بشر و استانداردهای دوگانه آنان، روشنترین تعبیر دراینباره است: «دنیای (غرب) که چشم را بر این جنایتهای وقیحانه میبندد، نمیتواند ادعا کند که طرفدار حقوق بشر است و نمیتواند امیدوار باشد که خواهد توانست با تروریسم روبهرشد در دنیا مقابله کند؛ اینها مشوق تروریسماند.» (بازدید از دانشگاه علوم انتظامی – 15/7/1383)
و بالاخره باید گفت مسئله حقوق بشر در نهادهای به اصطلاح بینالمللی حقوق بشری، حربهای سیاسی در دست منظومه استکباری است و صرفاً در قالب مفاهیم و اصطلاحات پرطمطراق و عوامفریبانه از این اصول یاد میشود. ازاینرو، تا زمانی که سیاستهای مغرضانه و مبتنی بر منافع مادی در سیاستهای اعلامی و اعمالی مدعیان حقوق بشر در جریان است، دستیابی به اهداف اصلی حقوق بشر، امری محال و غیرقابل تحقق خواهد بود.
2. در بند سوم این بیانیه، به بحث «حق حیات» اشارهشده است. شکی نیست که بدیهیترین حق هر بشری، حق حراست و صیانت از حیات وی است اما همین حق، در سایه تعریف جهانبینی منفعتطلبانه، میتواند اعطا و یا سلب شود. کشورهای غربی به روایت آمارها، بزرگترین و اولین ناقضان این حق از بشریت هستند. اعداد و ارقام جانباختگان ناشی از آتشافروزیهای غرب و آمریکا طی یک قرن گذشته، بهگونهای است که عرق شرم را به پیشانی تاریخ مینشاند و هر دلیل و برهانی را از توجیه قتل صدها میلیون نفر انسان بیگناه، ناکارآمد میکند. تنها بهعنوان یک نمونه، سبعیت اروپا و آمریکای بهاصطلاح متمدن در دو جنگ جهانی اول و دوم، نزدیک به صد میلیون نفر انسان را به کام مرگ کشید و نظیر این تراژدی در روزگار ما در عراق و افغانستان، حق حیات را از قریب به نیم میلیون نفر، سلب کرد. به این آمار باید تعداد کشتهشدگان جنایتهایی همچون هیروشیما و ناکازاکی، جنگ ویتنام، جنگهای آفریقا در دوران آپارتاید و استعمار و جنگهای داخلی حاصل از فتنهانگیزیها در عراق، سوریه، یمن، بحرین و لیبی را افزود.
حق حیات، رکن رکین دیگر ستونهای حقوق بشری است و با نادیده گرفتن آن و قتلعام انسانهای بیگناه، دم زدن از سایر اقسام حقوق بشر هم بیمعنا خواهد بود وگرنه میتوان از دیگر موارد نقض سیستماتیک و گسترده حقوق بشر توسط دروغگویان غربی نظیر نقض صریح حق تعیین سرنوشت ملتها، نقض مستقیم و غیرمستقیم حقوق اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ابناء بشر، نقض حق کشورها در توسعه بر اساس الگوی بومی و منطقهای، نقض حق بهرهمندی از محیطزیست و ... پروندهای قطور تشکیل داد.
3. مسئله استانداردهای دوگانه حقوق بشری، نکته دیگری است که در بند دهم بیانیه به آن پرداختهشده که حقیقتاً معضل فعلی جهان امروز، همین استانداردهای دوگانه است. کشتار فلسطینیان بیگناه به سبب اینکه عامل قتلعام آنها رژیم صهیونیستی و از متحدین راهبردی آمریکاست، «دفاع از خود» اما مقابله گروههای مقاومت لبنان و فلسطین با حملات ارتش کودک کش صهیونیستی، تروریسم نامگذاری شده و ایران اسلامی به سبب حمایت از آنها، حامی تروریسم معرفی میشود! حمله تروریستی به دفتر مجله «شارلی ابدو» و بمبگذاری و تیراندازی در پاریس، باعث برگزاری راهپیمایی همبستگی علیه تروریسم در فرانسه و حضور سران کشورهای جهان در آن میشود اما خبری از ابراز همدردی و انزجار دنیای غرب از انفجارهای انتحاری در الکراده و حله عراق، ضاحیه لبنان و کشتار شیعیان نیجریه به گوش نمیرسد. کشتار مردم عراق و سوریه توسط داعش تا زمانی که بهنظام سلطه آسیبی نرساند، مصداق تروریسم نیست اما همینکه خبرنگاران غربی احساس ترس کنند، لقب «بدترین نوع تروریسم» را به خود میگیرد و به بهانه آن، حریم کشورهای مستقل نقض میشود. رژیمهای کودک کش و قرونوسطایی منطقه که بویی از حقوق بشر نبردهاند، از حمایت همهجانبه آمریکا و غرب برخوردارند اما دولتهای مستقل و مخالف هژمونی نظام سلطه مانند ایران اسلامی باوجود کارنامهای شفاف در این زمینه، در گروه ناقضان حقوق بشر قرار میگیرند!
4. مسئله حقوق بشر بهطور مستمر از موارد اتهام جمهوری اسلامی ایران بوده و هست، بهعنوان سناریوی همیشگی غرب برای پروندهسازی علیه جمهوری اسلامی ایران تبدیلشده و در دستور کار نهادهای به اصطلاح حقوق بشری بینالمللی قرار دارد. غرب به رهبری آمریکا میکوشد با مستمسک قرار دادن گزارشات ویژه شورای حقوق بشر، بازرسان ویژه یا صدور قطعنامههای ضدایرانی در نهادهای حقوق بشری، کماکان فشارهای سیاسی خود علیه ایران اسلامی را تداوم بخشیده و از جمهوری اسلامی ایران چهرهای ضدبشری ترسیم کند. این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران، بر اساس مکتب اسلام و اصول قانون اساسی، در جهت ارتقای حقوق بشر، تلاشهای فراوانی انجام داده اما هنوز در این نهادهای داعیهدار حقوق بشر، مواضع مغرضانه و جانبدارانه نسبت به جمهوری اسلامی ایران، اتخاذ میشود که این نکته در بند نهم بیانیه با اشاره به نسخه دموکراسی غربی و ایرانی، موردتوجه قرارگرفته است.
تصریح رهبر بصیر انقلاب در خصوص چشمپوشی غرب از جنایتها علیه حقوق بشر و استانداردهای دوگانه آنان، روشنترین تعبیر دراینباره است: «دنیای (غرب) که چشم را بر این جنایتهای وقیحانه میبندد، نمیتواند ادعا کند که طرفدار حقوق بشر است و نمیتواند امیدوار باشد که خواهد توانست با تروریسم روبهرشد در دنیا مقابله کند؛ اینها مشوق تروریسماند.» (بازدید از دانشگاه علوم انتظامی – 15/7/1383)
و بالاخره باید گفت مسئله حقوق بشر در نهادهای به اصطلاح بینالمللی حقوق بشری، حربهای سیاسی در دست منظومه استکباری است و صرفاً در قالب مفاهیم و اصطلاحات پرطمطراق و عوامفریبانه از این اصول یاد میشود. ازاینرو، تا زمانی که سیاستهای مغرضانه و مبتنی بر منافع مادی در سیاستهای اعلامی و اعمالی مدعیان حقوق بشر در جریان است، دستیابی به اهداف اصلی حقوق بشر، امری محال و غیرقابل تحقق خواهد بود.