text1

چهارشنبه, 14 آذر 1403-

قبض وبسط قواعد حقوقی

سایت حقوقیدیده بان هشتم : سید فرزام موسویان فرد : زمانی که انسان در بعد زمان و مکان و اغراض خود قرار میگیرد برایندی از این 3 اصل را در زندگی خود به کار میگیرد و عملکرد خود را به ظهور میرساند.ظهوری که غرضش از تفکرو اندیشه ها،زمان و مکانش از اقتضائات زمانی و مکانی سرچشمه میگیرد و انسان را تحت سیطره خود قرار میدهد. بسیاری از قواعد حقوقی هم بنابر این شرایط برگزیده میشود و ظهور و بروز پیدا میکنند.با توجه با همین رویه است که قواعدی را به کار میبریم و قواعدی را از نظر دور میکنیم.پس انتخابات ما خواه ناخواه در قبض و بسط قواعد حقوقی اثر مستقیم گذاشته و آنها را در یک نظام واره ی دافعه و جاذبه قرار میدهد.که به آن قبض و بسط قواعد حقوقی گفته میشود.

شخصیت حقیقی

در اصطلح حقوقی شخص موجودی است که دارای حق و تکلیف است ؛شخص به مثابه یک موجود فعال که درعالم خارج از انتزاعات ذهن است وجود ندارد به واقع مفهومی ذهنی دارد که به آن چهره ی تک بعدی از دنیای حقوق را داده است و آن چهره تک بعدی وجود حقوقی است که به آن شخص حقوقی گفته میشود.به هنگام خلق نوع بشر ادمی همواره بودن و شدن خود را مدیون دو وجود غیر از خود است که یکی حقیقی و دیگری انتزاعیست اولین از آنها خداوند و دیگری والدینش.موجودیت با فعلیت رابطه ای دارد که وجودش را بافعل میتوان به گونه ای ضروری و غیر ضروری متصور شد میشود گفت موجودی در عالم جهان است که منفعل است و اثر پذیر است و در اثر همان فعل از خارج و انتقالش به وجودی دیگر میتواند موثر واقع شود گاهی هم این اثر با لذات بوده و از خود دارای اثر است که تصورش با نبود فعلیت دشوار است این رابطه همان رابطه ی لا ضروریه است که خط بطلان را بر پیکره ی دائمی بودن فعل فیزیکی و اثر گذار بر عالم را نقض میکند.این قاعده و نظر البته در تمامیت یک موجود دیده نمیشود و از منظر کلیت یا جزئیته کلی مورد بررسی است.کلیت یک موجود که اثر پذیر است و نه اثر گذار و گاهی با موجودی مواجه میشودیم که اگر چه اثر پذیراست اما حرکت دارد و اثری از حیطه کلی بر حیطه جزئی میگذارد و مجموعه ای خاص را تحت اثرگذاری خود قرار داده است.همچنین میابیم اثرگذاری یک شی بر خودش نه بر غیر و گاهی شیی در ظاهر و عالم ماده بی اثر لکن در دنیایی غیر از دنیای ظاهر و مادیت اثرگذاری را برجای میگذارد اثری که نه از جنس خودش باشد و نه اثری بر نوعی از انواع خودش.مانند منظره ای که بر عالم ذهن انسان اثر گذاری میکند در حالی که منظره حرکتی که بر کائنات اثر گذار باشد ندارد. همچون موجودیت منظره ی یک مجسمه ای یک انسان.که از جهتی اثرش بر خودش به نیستی تظاهر میکند و همچنین اثرش بر دیگر مجسمه ها به همین روال و اثرش بر غیر ماده است که نمود پیدا میکند اثری که روح را تحت اثر خود قرار میدهد و اندیشه را نوپا و خسته و زائل میکند.
موجود با موجود بودنش از هر نوعی که باشد ذاتش را تشکیل میدهد.که به آن موجود به ما هو موجود گفته میشود یعنی موجود به آنچه رکن وجودیش را تشکیل میدهد هویتش را نمایان میکند.وجودی که لفظی است با لفظ خود را نمایان میکند وجود مادی با ماده و مادیت خود را نمایان میکند و به همین روال تا دیگر وجود ها که موجودیت پیدا کرده اند و ما آنهارا درک میکنیم.
شخص حقوقی همان موجود حقوقی است که لباس انسانیت را بر تن کرده است وجودی که ابتدا دارای ماهیت انسانیت شده و سپس به حقوقی بودن اغشته شده است. حقوقی یک رابطه اضافه و در واقع یک رابطه نسبیت است بین موجود انسان و فعلی که انجام میدهد.فعلی که میتواند حقوقی بودن را به دوش بکشد و اعمال خود را طبق آن پیش ببرد و به انجام برساند.
اما انچه که این به این هویت حقوقی قوام میبخشد و لباس برتن کرده ی موجود حقوقی را بر آن مستحکم میکند آن است که آن هویت بدون آن تحقق پیدا نمیکند.
انچه که هویت حقوقی را تشکیل میدهد فعل حقوقی.اندیشه حقوقی و هدف حقوقی و ساختار حقوقی است که نشات گرفته شده از حق و حقوق است که در مقاله دیگر به آن پرداخته میشود.
بدون اندیشه حقوقی شخصی را که بتوان به آن لفظ حقوقی را نسبت داد پیدا نمیشود شخصی که حقوقی فکر نکند حقوقی هم عمل نمیکند پس به شخص بدون اندیشه حقوقی عملکرد حقوقی متصل نمیشود و کسی که عمل حقوقی نداشته باشد به ساختار های حقوقی عمل نمیکند بلکه به ساختاری دیگر مبنی بر عملکردی دیگرو از اندیشه ای دیگر تکیه میزند.
اگر این تکیه گاه اندیشه حقوقی نباشد با زوال حقیقت حقوقی رو به رو هستیم و با هویتی غیر از خودش یعنی غیر حقوقی مرتبط میشود و موجودیت خود را بارز میکند.
درواقع عملکردی غیر از حقوقی را دارد و حقیقتی که عملکردش غیر حقوقی باشد از دایره شمول حقوق خارج است اگر شخصی از عملکرد حقوقی خارج شود شخص حقوقی عملکردی غیر از حقوق را انجام میدهد.ودیگر بار از دایره حقوق خارج میشود که با ساختار های حقوقی عمل خود را به نتیجه نمیرساند وبا نبود هدف حقوقی که از نداشتن اندیشه ای حقوقی نشات میگیرد از تفکری حقوقی و غایتی حقوقی خارج میشود و مسیر غیر حقوقی را طی میکند
و اگر مطابق ساختار ها و ابزار های غیر حقوقی عمل حقوقی انجام دهد درواقع نتیجه ی حاصله را در میدانی و در زمینه ای غیر حقوقی مطالبه کرده است و کاربه صورت و شکل حقوقی پیش نمیرود.و شخصیت حقوقی در ان مکان تحقق پیدا نمیکند.(برای مطالعه ادامه مقاله میتوانید از طریق لینک زیر آن را دانلود کنید)
قبض وبسط قواعد حقوقی
منتشر شده در چهارشنبه, 23 فروردين 1396 16:50

 

 apple1  android1  tel11  insta1

00911556

ارز - طلا - سکه قیمت ( تومان )
دلار 0
یورو 0
پوند 0
یوان چین 0
دینار عراق 0
دینار کویت 0
درهم 0
لیر 0
سکه بهار آزادی 0
سکه امامی 0
نیم سکه 0
ربع سکه 0
سکه 1 گرمی 0
طلای 24 عیار 0
طلای 18 عیار 0
طلا مثقالی 0
طلا اونس 0
بیت کوین 0
اتریوم 0
مابقی ارزها
دلار کانادا 0
دلار استرالیا 0
دلار نیوزلند 0
دلار سنگاپور 0
دلار هنگ کنگ 0
ریال عربستان 0
ریال قطر 0
ریال عمان 0
فرانک سوییس 0
کرون سوئد 0
کرون دانمارک 0
کرون نروژ 0
دینار بحرین 0
لیر سوریه 0
روپیه هند 0
روپیه پاکستان 0
منات آذربایجان 0
درام ارمنستان 0
لاری گرجستان 0
رینگیت مالزی 0
بات تایلند 0
افغانی 0

Copyright 2019 All Rights Reserved

طراحی سایت خبری توسط نونگار پردازش