جمعه, 23 آذر 1403-
آشنایی با اصطلاحات حقوقی
- توضیحات
دیده بان هشتم : قصاص: کیفری است که مرتکب به آن محکوم میشود و باید با جنایت او برابر باشد. قصاص به دو نوع قصاص عضو و قصاص نفس تقسیم میشود.
سفیه: شخص کبیر و بالغ که اعمال و تصرفاتش در امور مالیش عقلانی نباشد و نتواند ضرر و نفعش را درست تشخیص دهد بنابراین ممکن است شخص دارای معلومات و دانش بالایی باشد اما در امور مالی، سفیه محسوب شود. اعمال شخص سفیه در امور غیرمالی صحیح است. برای مثال اگر مرد سفیهی ازدواج کند، عقد نکاح او که امری غیرمالی است، صحیح بوده اما برای تعیین مهریه نیاز به اجازه سرپرست قانونیش دارد.
مهر: مال معینی است که زوج به زوجه در عقد نکاح میدهد و انواع مختلف دارد.
مهرالمتعه: یکی از انواع مهر محسوب میشود. اگر در عقد نکاح مهری ذکر نشده باشد و شوهر قبل از نزدیکی و تعیین مهر زن خود را طلاق دهد، به زن مهرالمتعه تعلق خواهد گرفت. برای تعیین مهرالمتعه، وضعیت و حال مرد از حیث فقر و غنا ملاحظه میشود.
مهرالمثل: هرگاه در هنگام عقد نکاح مهریه تعیین نشود و پس از نزدیکی و قبل از تراضی بر مهریهای معین طلاق صورت گیرد، بر حسب شرافت و وضعیت خانوادگی زوجه و اوضاع و احوال او مهریه تهیه میشود.
مهرالمسمی: مهری که در عقد نکاح معین شده یا تعیین آن به شخص ثالث واگذار میشود.
نسب: رابطه شخصی با دیگری از طریق ولادت مانند پدر و پسر یا بهواسطه خویشاوندی مثل دو برادر.
ورقه استشهادیه: استشهادیه ورقهای رسمی یا عادی است که گواهان شهادت خود را در آن به خط خود یا دیگری نوشته باشند.
وصیت تملیکی: به موجب این نوع وصیت، کسی عین یا منفعت مال خود را برای زمان پیش از مرگش به طور مجانی به دیگری میدهد.
ولی: کسی که به حکم قانون، اختیار دیگری را در قسمتی از امور داراست.
ولی قهری: ولایت پدر یا جد پدری نسبت به صغیر است.
ابلاغ: رساندن اوراق دعوی مانند اخطاریه، اجرای حکم و اجرای سند، به اطلاع شخص یا اشخاص معین با رعایت تشریفات قانونی.
اتلاف: از بین بردن مال دیگری را گویند؛ چه قسمتی از یک مال باشد و چه تمام آن. با اتلاف مال دیگری، برای اتلافکننده مسئولیت مدنی ایجاد میشود، چه تلف عمدی و چه غیرعمدی باشد. یعنی فرقی نمیکند کسی عمداً خانه دیگری را آتش بزند یا با روشن کردن آتش بیش از حد متعارف در حیاط منزل خود بدون آنکه قصد آتشسوزی منزل دیگری را داشته باشد، آتش به خانه دیگری سرایت کرده و موجب اتلاف شود.
اعاده دادرسی: از راههای رسیدگی فوقالعاده به پروندههای مدنی و کیفری است که حکم قطعی در مورد آنها صادر شده است.
اعسار: اگر شخصی به واسطه عدم کفایت دارایی یا دسترسی به مالش، امکان پرداخت هزینه دادرسی یا پرداخت بدهیش را نداشته باشد، میگویند وی معسر است و باید برای اثبات اعسارش درخواست اعسار به دادگاه صالح ارایه دهد.
التزام: گاهی در قراردادها وجهی به عنوان وجه التزام آورده میشود که به منظور تامین خسارت عدم انجام تعهد یا تاخیر آن مقرر میشود.
امور حبسی :به اموری گفته میشود که دادگاهها باید بدون ملاحظه اینکه در مورد آنها اختلاف و مرافعهای ایجاد شده است یا خیر، وارد رسیدگی شده و اتخاذ تصمیم کنند. مانند رسیدگی به اموال متوفای وارث و تعیین سرپرست برای دیوانهای که ولی یا قیم ندارد.
ترک انفاق :ندادن مخارج اشاص واجبالنفقه در صورت داشتن استطاعت را گویند. در مورد زن اگر شوهر استطاعت نداشته باشد و زن از او تمکین کند و در عین حال شوهر نه او را طلاق دهد و نه نفقه را بپردازد، جرم ترک انفاق محقق میشود.
مهر: مال معینی است که زوج به زوجه در عقد نکاح میدهد و انواع مختلف دارد.
مهرالمتعه: یکی از انواع مهر محسوب میشود. اگر در عقد نکاح مهری ذکر نشده باشد و شوهر قبل از نزدیکی و تعیین مهر زن خود را طلاق دهد، به زن مهرالمتعه تعلق خواهد گرفت. برای تعیین مهرالمتعه، وضعیت و حال مرد از حیث فقر و غنا ملاحظه میشود.
مهرالمثل: هرگاه در هنگام عقد نکاح مهریه تعیین نشود و پس از نزدیکی و قبل از تراضی بر مهریهای معین طلاق صورت گیرد، بر حسب شرافت و وضعیت خانوادگی زوجه و اوضاع و احوال او مهریه تهیه میشود.
مهرالمسمی: مهری که در عقد نکاح معین شده یا تعیین آن به شخص ثالث واگذار میشود.
نسب: رابطه شخصی با دیگری از طریق ولادت مانند پدر و پسر یا بهواسطه خویشاوندی مثل دو برادر.
ورقه استشهادیه: استشهادیه ورقهای رسمی یا عادی است که گواهان شهادت خود را در آن به خط خود یا دیگری نوشته باشند.
وصیت تملیکی: به موجب این نوع وصیت، کسی عین یا منفعت مال خود را برای زمان پیش از مرگش به طور مجانی به دیگری میدهد.
ولی: کسی که به حکم قانون، اختیار دیگری را در قسمتی از امور داراست.
ولی قهری: ولایت پدر یا جد پدری نسبت به صغیر است.
ابلاغ: رساندن اوراق دعوی مانند اخطاریه، اجرای حکم و اجرای سند، به اطلاع شخص یا اشخاص معین با رعایت تشریفات قانونی.
اتلاف: از بین بردن مال دیگری را گویند؛ چه قسمتی از یک مال باشد و چه تمام آن. با اتلاف مال دیگری، برای اتلافکننده مسئولیت مدنی ایجاد میشود، چه تلف عمدی و چه غیرعمدی باشد. یعنی فرقی نمیکند کسی عمداً خانه دیگری را آتش بزند یا با روشن کردن آتش بیش از حد متعارف در حیاط منزل خود بدون آنکه قصد آتشسوزی منزل دیگری را داشته باشد، آتش به خانه دیگری سرایت کرده و موجب اتلاف شود.
اعاده دادرسی: از راههای رسیدگی فوقالعاده به پروندههای مدنی و کیفری است که حکم قطعی در مورد آنها صادر شده است.
اعسار: اگر شخصی به واسطه عدم کفایت دارایی یا دسترسی به مالش، امکان پرداخت هزینه دادرسی یا پرداخت بدهیش را نداشته باشد، میگویند وی معسر است و باید برای اثبات اعسارش درخواست اعسار به دادگاه صالح ارایه دهد.
التزام: گاهی در قراردادها وجهی به عنوان وجه التزام آورده میشود که به منظور تامین خسارت عدم انجام تعهد یا تاخیر آن مقرر میشود.
امور حبسی :به اموری گفته میشود که دادگاهها باید بدون ملاحظه اینکه در مورد آنها اختلاف و مرافعهای ایجاد شده است یا خیر، وارد رسیدگی شده و اتخاذ تصمیم کنند. مانند رسیدگی به اموال متوفای وارث و تعیین سرپرست برای دیوانهای که ولی یا قیم ندارد.
ترک انفاق :ندادن مخارج اشاص واجبالنفقه در صورت داشتن استطاعت را گویند. در مورد زن اگر شوهر استطاعت نداشته باشد و زن از او تمکین کند و در عین حال شوهر نه او را طلاق دهد و نه نفقه را بپردازد، جرم ترک انفاق محقق میشود.