نظریه مشورتی
- توضیحات

با توجه به اینکه در ماده ۹۷ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۹۲ قید شده است که با عفو عمومی، اجرای مجازات موقوف و آثار محکومیت نیز زایل میشود و ماده ۹۸ نیز بلافاصله در تکمیل آن حکم، بر این موضوع تأکید میکند لذا به قرینه مزبور، منظور از عفو مندرج در ماده ۹۸، عفو عمومی است و عفو پیشبینیشده در تبصره سه ماده ۲۵ که در کنار آزادی مشروط قید شده است، شامل عفو خصوصی محکومان میشود.
شخصی منزلی اجاره میکند و در شروط ضمن عقد اجاره قید میشود مادام که مستاجر در محل مورد اجاره حضور دارد، حق واگذاری این منزل به دیگری را تحت عنوان اجاره یا رهن یا هر عنوان دیگری ندارد. اگر در اثنای اجاره، مستاجر از این شرط تخلف کند و وجوه کلانی تحت عنوان وجهالرهانه و اجاره ماهیانه از ثالثی دریافت کند، آیا عمل وی صرفاً واجد جنبه مدنی بوده و فاقد وصف کیفری است یا اینکه در این شرایط نوعی کلاهبرداری انجام داده است؟
در فرض سوال، صرف تخلف مستأجر از شرط عدم انتقال مورد اجاره به غیر، ولو اینکه وجوهی را نیز تحت عنوان قرضالحسنه یا ودیعه که مرسوم است از منتقلالیه دریافت کرده باشد، چنانچه در اثنای مدت اجاره باشد، فاقد وصف کیفری است اما چنانچه مستأجر پس از انقضای مدت در اماکنی که مشمول قانون روابط موجر و مستأجر مصوب سال 1356 نیست، مبادرت به انتقال منافع به غیر کرده باشد، از باب انتقال منافع ملک غیر، ممکن است با فرض احراز سوءنیت و همه ارکان بزه قابل تعقیب کیفری باشد.
هرگاه متعهد یا ظهرنویس سفتهای فوت کند و دعوی به طرفیت ورثه متوفی و فردی که زنده است اقامه شود، مسئولیت ورثه به چه کیفیتی است؟
طبق مواد ۸۶۸ و ۸۶۹ قانون مدنی، با فوت متعهد یا ظهرنویس سفته، دین ناشی از آن با وصف تضامنی به ماترک متوفی تعلق میگیرد و وارث به اعتبار اینکه قائممقام قانونی متوفی در ماترک مزبور هستند، چنانچه ترکه را قبول کنند، طبق ماده ۲۴۸ قانون امور حسبی هرکدام مسئول ادای تمام دیون مورث به نسبت سهم خود خواهند بود مگر اینکه ثابت کنند دین زاید بر ترکه است یا اینکه تمام ترکه یا قسمتی از آن بعد از فوت مورث بدون تقصیر آنها تلف شده و باقیمانده ماترک برای پرداخت دیون کافی نیست که در این صورت نسبت به زاید از ترکه مسئول نخواهد بود.