سه شنبه, 25 دی 1403-
مفهوم «دفاع» در امور کیفری نفی کلی اتهام نیست
- توضیحات
دیده بان هشتم : آنچه در دانشکدههای حقوق آموزش داده میشود، خود حقوق است اما هنر قضاوت و دفاع را باید جداگانه آموخت. همانطور که هنر استفاده از سلاح به نحوی است که تا آن را در دست نگیرید نمیتوانید از آن استفاده کنید. هنر دفاع به معنای بکار گیری ابزار حقوقی برای حفظ حقوق موکل است.
به صورت کلی تر در خصوص بحث دفاع می توانیم بگوییم در ابتدا باید از خودِ حرفه دفاع کنیم و در این دفاع مشکل خودمان را با خودمان حل کنیم. قطعا بارها وکیل و کارآموز و... از دیگران شنیده اند که چطور هست که شما از قاتل دفاع میکنید؟ بعضی سئوال را پیچیده تر می پرسند، مثلا اینکه چطور کسی که می داند پروندهاش به نتیجه نمی رسد آن را قبول میکند؟
پاسخ این است که در دفاع از حرفه در زمینه امور کیفری اولا ما از «قاتل» یا «سارق» دفاع نمی کنیم. ما از «متهم به قتل» و «متهم به سرقت» دفاع می کنیم. مفهوم دفاع در امور کیفری نفی کلی اتهام نیست، بلکه در بسیاری از موارد بحث عدم انطباق عمل و عنوان انتسابی مطرح است.
در امور مدنی هم در پاسخ به این شبهات می گوییم رای دادگاه بدوی دارای تجدیدنظرخواهی و بعضا دارای فرجام خواهی است که نشان می دهد کار وکیل درست است و خدشهای به آن وارد نیست.
در گذشتههای دور خبر دادند بزرگواری در یکی از شهرستانها در جمع ابراز کرده که آیا حق الوکاله وکیلی که از متهم به فلان کار دفاع می کند در حکم وجه فلان نیست؟ ما هم در جواب گفتیم نظر شما در مورد حقوق قاضیای که این شخص را تبرئه میکند چیست؟ اگر آن اشکال دارد این هم اشکال دارد.
یک وکیل مشهور فرانسوی گفته افتخار من این است که هرگز دستی را که برای کمک به سمت من دراز شد رد نکردم. این حرف بسیار درست است. وکیل علیالاصول باید به کسی که نیاز به کمک دارد کمک کند، اما در یک مورد باید از پذیرش وکالت اجتناب کنیم. آن هم زمانی است که به دلیلی نسبت به موضوع یا فردی که مرتکب جرم شده، پیشداوری در ذهن خود داریم .
شروع دفاع وکیل، زمان پذیرش موکل است. در این مرحله است که وکیل یا پرونده را می پذیرید یا رد می کند. تمام ارتباطات با موکل باید مکتوب باشد. یعنی یا وکیل باید صورت جلسه کند یا حتما از طریق نامه سفارشی اقدام کند. البته در مورد کسانی که مشکوک هستند و مورد شناسایی نیستند «اظهارنامه» بر «نامه سفارشی» ترجیح دارد.
در مرحله پذیرش، نحوه تعرفه و معرفی، وکلا باید بدانند که از تبلیغات و معرفی ممنوع هستند . به شخصه معتقدم این سختگیری مناسب نیست. دوستان ما از هر عملی که تبلیغ یا محمول به تبلیغ باشند ممنوع هستند
بنابراین هم در کانون وکلای مرکز و هم اتحادیه سراسری کانون های وکلا حرکاتی در جریان است که به موجب آن افراد بتوانند خود را تعریف کنند با این معنی که موکلین یا دوستان و یا آشنایان و یا همکاران قضایی وکیل بتوانند او را معرفی کنند .
وکلا اگر در اینترنت و یا کتاب زرد و ... مشخصات خود را عنوان کنند، تبلیغ نکرده اند، اما به محض اینکه وعده انجام کار بدهند ، تبلیغ تلقی شده و این در قانون نهی شده است.
مرحله بعدی که باز هم در آغاز فرآیند دفاع است ، تنظیم حق الوکاله است. پرداخت ها هیچ ارتباطی به نتیجه دعوا ندارد و این باید مشخصا به فرد تفهیم شود. دفاع در دادگاه به دو شکل شفاهی و کتبی است. در مرحله بدوی اصل در دفاع شفاهی است. در دادگاه چند نوع دفاع خواهیم داشت .
نخست حالتی است که وکیل دیکته می کند و دادگاه می نویسد، در اینجا بیان باید به گونه ای باشد که دادگاه از نوشتن عقب نماند. قبلا منشی این کار را انجام می داد اما مدتی است خود قاضی می نویسد.
شیوه دیگر حالتی است که از وکیل درخواست می شود بگوید و خلاصه آن نوشته شود. در اینجا دادگاه مطالب را به خلاصه می نویسد، و به وکیل جهت امضا داده می شود . وکیل این را می داند که در اینجا امضای وی برای خودش نیست بلکه برای موکل است؛ بنابراین پذیرفته نیست چیزی را نخوانده امضا کند با این بهانه که ممکن است خوشایند دادگاه نباشد.
شیوه دیگری هم وجود دارد و اینگونه است که سئوال و صدر صورت جلسه را تنظیم میکنند و از وکیل می خواهند مابقی را بنویسید. او باید با تمرین و آموزش بداند که چه چیزی باید بنویسد .
در رابطه با موضوع دادخواست نیز باید گفت دادخواست صرف نظر از اطلاعات بالای صفحه به این شکل است که در هر دادخواست، در پایین صفحه باید مقدمه بسیار کوتاه که معرفی وکیل است بیان شود و متعاقب آن چند بخش پیش روست.
بخش اول وضعیت و موقعیت موکل، بخش دوم موقعیت طرف دعوا نسبت به موکل، بخش سوم بیان اینکه چه اتفاقی افتاده است و بخش چهارم اینکه با ذکر مستندات قانونی توقع خود را از دادگاه می نویسد.
ادله در ضمن دادخواست ضمیمه می شود . توصیه می شود این مستندات به ترتیبی که در متن آمده بیان شود و با جدا کننده، آن ها از هم جدا شوند. تمیز بودن این موارد تنظیمی در ذهن قاضی ممکن است تاثیرگذار باشد.
وکیل باید در اینجا قوانین محجور و برخی قواعد فقهی را که قصد دارد به آن استناد کند مثل قاعده عدم ارتفاع تهمت و ... را نیز ضمیمه کنید.
در مورد لایحه باید گفت که بعضی از لوایح هستند که رعایت حداکثر اختصار در آن واجب است. در بعضی لوایح مثل لایحه تجدیدنظر اختصار جایز نیست بلکه باید جزء جزء رای دادگاه به همراه پاسخ را با ارائه ادله بیان کرد. باید سعی شود لوایح از سه صفحه تجاوز نکند.
در دادگاههای کیفری در جلسه دادگاه به ویژه در دادگاه های کیفری استان اصل بر دادن لایحه نیست. لایحه دادن به معنای از سر باز کردن است و ممکن است مواردی غیر منتظره اتفاق بیافتد. لایحه باید آماده شود اما ابتدا دفاع به صورت شفاهی است و سپس لایحه ارائه شود .
در دادگاه کیفری یک و دو به ویژه در جرایم علیه اشخاص ، وکیل توجه می کند فردی که طرف او است و مرتکب قتل شده « آقا یا خانم متهم» است و برای مثال از عناوین قاتل بالفطره و ... در خطاب قرار دادن او اجتناب می کند. وکیل باید در مقام دفاع باعث تحریک و رنجش طرف مقابل نشود و ادله را مودبانه بیان کند.
ایسنا