سه شنبه, 02 بهمن 1403-
دریافت دیههای میلیاردی برای رضایت دادن از قصاص
- توضیحات
دیده بان هشتم : دادسرای اجرای احکام، قصههای تلخی دارد؛ آدمهایی که زندگیشان در لحظهای عوض شده؛ آنهایی که تا یک ساعت قبل از «اتفاق» هنوز مردم عادی تلقی میشدند و بعد در لحظهای نام مجرم و قاتل به خود میگیرند و حالا در دادسرا منتظر ایستادهاند تا ببینند ادامه زندگیشان چگونه خواهد شد.
مطابق قانون مجازات اسلامی مبلغی به عنوان دیه برای قتل غیر عمد و شبه عمد در نظر گرفته شده است. مبلغی که قانون در نظر گرفته تا اولیایدم در قبال دریافت آن از قصاص صرفنظر کنند. اما ماجرایی که در چند سال اخیر اتفاق افتاده، این است که برخی از خانوادهها مبلغی بیش از این دیه تعیینشده طلب میکنند؛ مبالغی بسیار بالاتر که گاهی خانوادهها برای تهیه آن مجبور میشوند تمامی زندگی خود را به حراج بگذارند؛ مبالغی که تا یک میلیارد تومان نیز می رسد.
متهم پس از پرداخت این دیه از زندان خارج میشود، اما خود و خانوادهاش آهی در بساط ندارند. حالا متهمی که کولهباری از رنج را بر دوش میکشد، باید شماتت خانواده را نیز تحمل کند؛ از طرف دیگر عده کثیری از منتقدان معتقدند شرایطی که به وجود آمده باعث میشود حتی خیرینی که پیش از این برای پرداخت دیه پیشقدم میشدند، حالا تلفنهای خود را به سوی انجمنهای حمایتی قطع کنند و حتی در توان آنها نباشد که چنین مبالغ گزافی را پرداخت کنند، زیرا در شرایطی که یک آپارتمان نوساز در پایتخت را میشود با مبلغ ٧٠٠ میلیون تومان آن هم در متراژ متوسط تهیه کرد، خیر ترجیح میدهد خانهای را در اختیار خانوادههای نیازمند قرار بدهد تا مجرمی را از بند اعدام رها کند.
بهمن کشاورز: موضوع کاملا روشن است و جای بحث زیادی ندارد. زیرا قانونگذار میزان دیه را برای مواردی که صرفا به آن دیه تعلق میگیرد و نه قصاص، معین کرده است. وقتی قتل شبهعمد یا خطایی است، چون مرتکب فقط باید دیه بدهد، قانونگذار رقمی را که اگر مرتکب بپردازد «بری الذمه» میشود، تعیین کرده است. اما در مورد قصاص هرچند خداوند سفارش کرده که اگر ببخشید بهتر است، اما اگر کسی مصر به قصاص باشد اصلا بحث دیه مطرح نمیشود. بنابراین آنچه در این موارد مورد مطالبه است ربطی به دیه ندارد.
وجهی که اولیایدم برای صرفنظر از قصاص طلب میکنند مازاد دیه است. این وجه برای آن است که خانواده داغدیده از قصاص بگذرند. به عبارت دیگر اولیای دم یا صاحبان خون میتوانند هر رقمی که دلشان میخواهد را تأمین کنند و قاتل اگر بتواند یا بخواهد، آن را میپردازد. در غیراینصورت به قصاص تن میدهد.
بدیهی است صاحبان خون طبیعتا دوست دارند در مورد قاتل و محکومعلیه شدیدترین مجازات را اعمال کنند و مطالبه مبالغ خیلی بالا گاهی به منظور آن است که اعلام رضایت عملا تعلیق به محال شود. البته گاهی هم وسیلهای است برای جلب منفعت.
درعینحال نباید فراموش کرد خداوند برای توصیه به عفو نفرموده است که ببخشید و پول بگیرید. بنابراین دریافت وجه لزوما چیزی نیست که در قبال گذشت از قصاص باید انجام شود و دیده شده است که افراد بسیار زیادی بدون دریافت وجه عفو کردند یا اعلام رضایت را به انجام برخی امور عامالمنفعه از قبیل مدرسهسازی مشروط کردهاند.
بدیهی است من نیز درباره مجازات بر این عقیدهام که در قبال ارتکاب قتل حداکثر ١٠ سال مجازات کافی نیست. چنانکه ما پیش از قانون جدید حبس ابد هم در قانون داشتیم، اما درباره اینکه زندانها خاصیت اصلاح مجرم را دارند، بنده معتقدم مطلقا چنین خاصیتی در زندانها وجود ندارد.
شاید با تصویب قانون پیشگیری از وقوع جرم و اقدامات و تدابیری که در مقام اجرای این قانون ممکن است انجام بشود، چنین خاصیتی برای زندانهای ما پدید بیاید. درحالحاضر تراکم زندانها به حدی است که حتی زیست عادی زندانیان نیز در آن دچار مشکل است و به طریق اولی نمیتوان انتظار داشت مسئولان زندان بتوانند کارهایی در جهت اصلاح مجرمان انجام بدهند.
کانال تلگرامی بهمن کشاورز